[آلبوم حق / متن آهنگ «تیمارستان دهه ۶۰» از فدائی]
[مقدمه]
جایی که بودم و جز خودم
فقط کف کفشا دیدن
آینه رو میشکنم
صد تا میشم
[قسمت ۱]
چقدر عوض شدی
دیگه مثل قبلنا نمیخندی
تلخه چشات
دورگه نگاه میکنی مردمو
نه حدیثی داری بگی
نه میزنی حرفی
خلاف موجا رفتی
ولی دریا به شنای ساحل
جنازهتو داده تحویل
از کدوم پرتگاه پرت شدی؟
که روحت شکسته و بدنت سرپاست
بوی یه خروار عقده میدی
مقصدت امریکا بود
شدی کفتر جلد
تو سله آسایشگاه
پات دراز نشده
فرو رفتی تو عمق گلیم
قرار نبود کم بیاری
ممل امریکایی
نه جاذبه جذبت کرد
نه پست زده دافعه
نسل ما معلقه
مثل حادثه، قبل رخ دادن
یا اتفاقِ قبل افتادن
نادره
شاکی از خالقش
ترک قافله نشسته میزنه به دل فاجعه
غریبی نکن
میشناسی ما رو مشتی
دست و پا زنجیر
بچه ناف تیمارستان دهه شصتیم
تهران وحشی
دل تو ایرانه تن آوارهس
نسل ما به گوله میگه آرامبخش
خلاص میشه با تکتیر
[همخوان]
زمین گرده و ما کنج جهانیم
دندونشکن مثل شوک روانی
من از آتیش اومدم و به آتیش میرم
تخممه بهشت با کل اهالیش
زمین گرده و ما کنج جهانیم
دندونشکن مثل شوک روانی
من از آتیش اومدم و به آتیش میرم
تخممه بهشت با کل اهالیش
[قسمت ۲]
یکی بود همیشه
از گوشه راه میرفت
مهم نبود براش
کسی چپ نگاه میکرد
زمینیا زمینم بخورن گشنهن
یه تیکه نون داشت
چار تیکه میکرد
یکی بود
ستون بود واس رفیقاش
بارون بود تو تشنگیهاش
از رویا قصه میساخت
میگفت با عشق زیاد
ولی کابوساشو
همیشه نصفه میذاشت
شهر رو که از ارتفاع میدید
میگشت یه دو تا آدم ببینه
لاتی زل میزد به ملکوت
میگفت خدا کی استعفا میدی؟
که شیطون بتونه راحت بمیره
با سنگ میزد به ماه پشت شیشه
میگفت امشب تو کهریزک
یکی از ما کشته میشه
خونو از رو مشتش پاک میکنه و
هی تو دیوار میکوبه یه مشت دیگه
همه پی خالی کردن چپ هم
یکی سر صف
یکی ته صف
یکی سینهخیز
میرفت کف شهر
یه نسل بستریشده
تو تیمارستان دهه شصت
مگه نه؟
همیشه غلطاندازه ظاهر قصه
غیرتیه ولی عاشق جنده
هنوزم طوفانیه ساحل فکرش
شهر میترکه
وقتی در میره ضامن شعرش
[همخوان]
زمین گرده و ما کنج جهانیم
دندونشکن مثل شوک روانی
من از آتیش اومدم و به آتیش میرم
تخممه بهشت با کل اهالیش
زمین گرده و ما کنج جهانیم
میخوره تو صورت خدا مشت فدائی
من از آتیش اومدم و به آتیش میرم
تخممه بهشت با کل اهالیش
[پایانی]
رو هوا میچرخید
موی درویش
مثل بید وحشی
تاریکی میشه ترسیم
در حال سوختن میدرخشیم
رو هوا میچرخید
موی درویش
مثل بید وحشی
تاریکی میشه ترسیم
در حال سوختن میدرخشیم
تا تاریکی میشه ترسیم
ما در حال سوختن میدرخشیم