[ متن آهنگ من حافظم از روزبه بمانی ]
"دکلمه"
غمگین ترین ترانه هایِ جهان را سرودم
از من یه من یه غیرِ همین غم نمیرسد
شاعر شدم که فکرِ تو را باز تر کنم
زورم به فکرِ مشتِ خودم هم نمیرسد
من یه شاعر شدم که بعد از تو
عشقو با مرگ زندگی کرده
درد دادی به من که شاعر شم
آخه ابزارِ شاعری درده
♫♫♫
چشمای تو یعنی ، دریای سینه ریز
یعنی یه برکه با آرایشِ غلیظ
چشمای تو یعنی ، آیینه ی خودم
من بی چِشای تو شاعر نمیشدم
حستو ازم نگیر ، که از هوای تو بگم
من ترانه خون شدم ، که از چِشای تو بگم
چشمای تو غزل ، سکوتِ تو یه مثنوی
من حافظم اگه ، ترانمو تو بشنوی
وقتی کنارمی ، از زندگی پرم
از بس کنارِ تو ، دور از تصورم
جز توو خیال تو ، سفر نمیکنم
زیباتر از تو رو ، باور نمیکنم
حستو ازم نگیر ، که از هوای تو بگم
من ترانه خون شدم ، که از چِشای تو بگم
چشمای تو غزل ، سکوتِ تو یه مثنوی
من حافظم اگه ، ترانمو تو بشنوی
حستو ازم نگیر ، که از هوای تو بگم
من ترانه خون شدم ، که از چِشای تو بگم
چشمای تو غزل ، سکوتِ تو یه مثنوی
من حافظم اگه ، ترانمو تو بشنوی