[متن آهنگ «همبستگی» از سپهر خلسه]
[قسمت یک]
زنم بهم میگه: چرا پَکری؟
چیزی دیگه نمونده تو رویات نخری
یادش بخیر میزدم رو ترا تگری
حال بد بود و لاغر، لشم سهتا عقبی
تلخ بوده ولی داستانِ تکه
کاش شیرین باشه تهش مثل کاپیتان بلکت
همه قافیهها قفل توی تایمای لَگِت
سهتا پیچیدم واز میشه چاکراهه مگه
دلم الآن فقط من به رفیقام خوشه
اراده ضعیفه، میشه یه لیوان دو سه
خطم گفتم نمیخوام ولی
بستگی داره کنه بهم کی تعارفش
انگار حرفای من نیست و جملات خداست
قفل رو آتیش سیگارت تو ظلمات اتاق
در اومدیم ما تو این خاک اشتباهی چون
هرچی پُر کردیم بازم دیدن نصف خالیشو
[قسمت دو]
یه زمانی میخوندم اَ دلخوریهام
الآن فقط میگم: بیخی، پیک و بیار
رفیقت نی هر کی که چِت کنی باهاش
اینو نمیدونست اون سپی فکر و خیال
دیگه حس رپ نی، در میارم دو ساله کورس
حرف نزدم با بابام الآن دو سال درست
آدما عوض میشن دنیا اتاق پُروه
ولی کسی نیست عوض کنه اوضاع تو رو
دیدم غربت هیچی نی جلو تنهایی
شده وینستون آبی مارلبرو نعنایی
میگن: تو لکی سپی، با خودت فرق داری
شدم پولکی، نمیدم یه وویس مجانی
نیستم مثِ سابق، چشمام تشنه خوابه
اینجا فرق مرگ و زندگی یه اشتباهه
اهل دعا نیستم ولی خدایا یه خواهش
بهم چیزی نده تا نداشتم استحقاقش و
[همخوان]
بکسم میگن بسه دیگه، برگرد سپی
هم اَ ریشو خوردیم و هم اَ سه تیغ
نمیشه تو ایران همبستگی
چونکه همه میخوایم بگیریم و کم پس بدیم
بدون تو نمیشه خب شهر شب چرا
اگه شر بوده بدون نبوده از سمت ما
اگه بد بودم شرمنده داش
همین بیتمو روی سنگ قبرم بذار