زخم هاتو بده به من
اخم هاتو بده پدر به دشمن
جادوی جاری از چشمات
اشک نیست سیل ویرانگر
خون ثبت شده تو تقویم
قوم جون به لب رسیده نه تسلیم
میشکنه سر استبدادو
میشناسه مرکز فسادو
داغ مادرا یه کوره از
خشم مردم ستم کشیده
داغدار نوجوونا
مغز رو آسفالت پاشیده
دور نیست روزی که
جواب شکم گرسنه ذلت نیست
هیچ دیواری
محکمتر از مشت ملت نیست
خوک بخور کوچه هنوز واست باز داره
چه خواب خوبی برات دیده اونکه بیداره
خوک بخون خوب این داستانو
بزودی تویی و تیر ستارخانو