[مقدمه]
مهدی سنگ روی یخ کردی ما رو
این همه صدات میزنیم
دست ما رو نمیگیری و
نمیشنوی این دعا رو
(مهدی)
آی نقی
حالا که مهدی خوابه
ما تو رو صدا میزنیم
آی نقی
تو ظهور کن
که ما آماده تو کفنیم
آی نقی
حالا که مهدی خوابه ما تو رو
[قسمت اول]
جلو منو بگیر
تو رو جون شعبان
نزار حرف بزنم
تو رو به قرآن
دیگه خستهم
از این جنگ مداوم
بزار منم بگم
گور پدر ایران
منم میزنم
تو تیریپ هنری
با اشعار کم خطر و کمری
شاید نون و آبی گیر بیاد
حال، کنیم
با این جماعت حشری
میشم زبونه بسته از فریاد
میزنم تو کار سمبل و نماد
یه کم کلفته
ولی میارزه
از پشت
جنگ منو
برج میلاد
تو کارگری و
حرفت قبوله
زندگی سخته و
مرد مسئوله
آدم میزاد زیر بار مخارج
میفهممت
گِلههات معقوله
میدونم، دستات پینه بسته
چشم زنت از دوخت و دوز خسته
پسرتم که میگن دوایی شده
هنوز دعا میکنی
به اون گلدسته؟
هنوزم میری
پابوس امام رضا؟
راستی شفا گرفت؟
دخترت ثریا
هنوزم توی حسرت حج هستی؟
ایشالا کمک میکنه، خودِ خدا
حقوقت میرسه
تا آخر ماه؟
اصلا حقوق گرفتی
تو این ماه؟
چِته؟ میزون نیستی
پَکری اوستا؟
چته؟ چی شده؟
گریه میکنی چرا؟
شعبان! خراب بُغضتم من
تو کوهی
کم میاره پیش تو، درد
بخند
درست میشه وضع و اوضاع
این رئیس جدید
یه وعدههایی کرد
[قسمت دوم]
دیگه نمیخونم
از نقی و مهدی
شعبان! تو واسم امامی، مَردی
شعبان تو فرای همهی اونایی
تو جایی نرفتی که برگردی
نه مالهکشی بلدی
و زیرآبزَنی
نه ژنو میدونی چیه و
چونهزنی
نه هستهای، حق مُسلمته
حق تو اینه که
اینجا جون بکنی
نه پول و پله و ارث و میراث
نه رابطه با بزرگان و خواص
نه آرتیست دوزاری چش آبی
که از پِهَن
واست بسازن اسکناس
نه موزیسین خالطور شادی
نه دنبال مجوز ارشادی
نه تو دیسکوها
غرقی و کابارهها
نه تو تلویزیونها تِز دادی
تو فقط هستی که رنج ببری
که له شی توی جبر کارگری
تو هستی که
هستی تو بگیرن
شعر بشی
یک شعر شعاری
من از پشت کامپیوتر
هواتو دارم
روز کارگر
اِستاتوس میزارم
رفقام هم از اقصی نقاط جهان
لایک میکنن و
پاش کامنت می زارن