می خوام چن روزی از چشم تموم شهر پنهون شم
برم هم صحبت خاک و رفیق عطر بارون شم
میخوام از پاکی چشمه یه جسم تازه بردارم
میخوام چن روزی روحم رو به دست باد بسپارم
پشت سر می ذارم این شهر شلوغو
پشت سر می ذارم این همه دروغو
یه سفر رهایی از دلهره می خوام
از طبیعت یکمی خاطره می خوام
دیگ خستم از حصار دود و آهن
نفسم تنگه یکم پنجره می خوام
پشت سر می ذارم این شهر شلوغو
پشت سر می ذارم این همه دروغو
من به آفتاب یه سلام تازه میدم
جا می ذارم این روزای بی فروغو