[کورس]
این روزا تاثیر گذاشته رو شخصیتم
آروم طلا میگیرم رو هر چی تَرک
نمیزارم بمونم از روحم بی خبر
دارم ریز به عقاب هم سوزن میزنم
این یه تجربست دیگه
ببینم چی در میاد توو این قطع و وصلیه
با هیشکی غیر از خودت نکن تسویه
باشه، پس میگیرم از خودم دیه
وقتی یه حلقه ی شکسته شدم میشینم
توو این زنجیر فاسدی که دورم میبینم
با لبخند میشکنم توو خودم میریزم
مربی میشم
اینجوری عمل کردم و یادش هم دادم
چون حس مسئولیت به جامعه ام دارم
من گنگم عوض شده لاوِ جریانم
اینا شاخ بازیایی ان که لای حرفامن
[کورس]
چرا خستم، چون انرژی دارم اما انگار حبسم
چقد آخه وَر برم هی با نفسم
من و زندگی کدوممون یه بار مصرف
چرا خستم، من و زندگی کدوممون …
من و زندگی کدوممون …
من و زندگی کدوممون …
[ورس دو]
رابطم با خودم یه بازنگری میخواد
نمیدونم یه چیزی فازِ بدی میداد
شاید لازمن این چیزا
چه رازِ عجیبی ها
دست به کاویدنِ خودت توو این بازه زدی زیاد
تا که وارد میشی به این پازل ولی میزاد
هی به روز میشی با تازه ترین ایراد
یه ققنوس هم میبینی که داره سریع میاد
میگن این رشد نشونه ی عقلِ کامله
کی میدونه شاید این خودش یه چرخِ باطله
اینجا باور میاد برات ختم قائله
باوری که مقتولِ قتلِ قاتله
یا شاید هر سه عامله
صحنه حاضره، پس بذار بره
نور، صدا، مغز حامله
[کورس]
چرا خستم، چون انرژی دارم اما انگار حبسم
چقد آخه وَر برم هی با نفسم
من و زندگی کدوممون یه بار مصرف
چرا خستم، من و زندگی کدوممون …
من و زندگی کدوممون …
من و زندگی کدوممون …
[ورس سه]
داره هی نشونمون میده طبیعت نماد
دوباره میشه متولد – از الآن
همه چی میشه عوض شه تووی کسری از زمان و
من میمونم و همین قوی رفتنا
حاضر میشم برا هر طلوعی
برا تعویضی بودن یا سرگروهی
برا رنگ دادن به بی رنگ و رویی
برا ساختن هر گل و برگ و بویی
زمان بَره انتظار جرئت میخواد
فرسایشی که توو این مدت میاد
همون چیزیه که داشت بهم قدرت میداد
تا بگیرم جلو مرگِ خوش قلبیام
شاید شاید شاید
خوش قلبیا اینجا کاربردش اشتباهست
چون غوطه وره توو سایکو و اجتماع
هر کالبد یه قصه داشت
خوش قلبی و فاکتور اسکناس
[کورس]
چرا خستم، چون انرژی دارم اما انگار حبسم
چقد آخه وَر برم هی با نفسم
من و زندگی کدوممون یه بار مصرف
چرا خستم، من و زندگی کدوممون …
من و زندگی کدوممون …
من و زندگی کدوممون …