[قسمت ۱]
لحظههام تکراری سپری میشن
همهی رنگا خاکستری میشن
هر مشتی رو که وا میکنم پوچه
تابلوی بنبست سر هر کوچه
[برگردان]
آینهها بگین که با کی طرفم
حالم بده از اینکه بیهدفم
چیه ته این راه دور و دراز؟
همهچیم مبهمه مثل یه راز
[همخوان]
همیشه یا زوده یا دیره
[قسمت ۲]
همه میگن که زندگی دوسره
یکی میبازه و یکی میبره
تا اینجا که رنگ بُردو ندیدم
هیچوقت نرسیدم هرچی دوییدم
[برگردان]
آینهها بگین که با کی طرفم
حالم بده از اینکه بیهدفم
خودم دیگه خودمو نمیشناسم
دنیا، بگو چه خوابی دیدی واسهم
[همخوان]
همیشه یا زوده یا دیره
آرزوهام نرسیده میره
یه عمره خورشیدو میبینم
ولی از پشت ابرای تیره
همیشه یا زوده یا دیره
آرزوهام نرسیده میره
زندگی آسون نمیگیره
نه، نه، نه
[پایانی]
همیشه یا زوده یا دیره
آرزوهام نرسیده میره
یه عمره خورشیدو میبینم
ولی از پشت ابرای تیره
همیشه یا زوده یا دیره
آرزوهام نرسیده میره
زندگی آسون نمیگیره، نه