؛[همخوان]؛
تنها بدون، که من بدون تو میمیرم
دیوونتم هنوز، سراغتو میمیرم
تنها بدون، که من بدون تو میمیرم
دیوونتم هنوز، سراغتو میمیرم
دیوونتم هنوز، دیوونتم هنوز
؛[قسمت اول]؛
هر وقت پُر شدی
از درد سینه سوز
یا بعد یک نگاه
عاشق شدی یه روز
هر وقت گونه هات
دریا شد از غمت
پرسید یک نفر
میشه ببوسمت
؛[همخوان]؛
تنها بدون، که من بدون تو میمیرم
دیوونتم هنوز، سراغتو میمیرم
تنها بدون، که من بدون تو میمیرم
دیوونتم هنوز، سراغتو میمیرم
دیوونتم هنوز، دیوونتم هنوز
دیوونتم هنوز، دیوونتم هنوز
؛[قسمت دوم]؛
حال دلم معلومه
(حال دلم معلومه)
به عشق تو محکومه
(به عشق تو محکومه)
همه شعرای منی
همه دنیای منی
تو تموم آرزوهای منی
؛[همخوان]؛
تنها بدون، که من بدون تو میمیرم
دیوونتم هنوز، سراغتو میمیرم
تنها بدون، که من بدون تو میمیرم
دیوونتم هنوز، سراغتو میمیرم
دیوونتم هنوز، دیوونتم هنوز
دیوونتم هنوز، دیوونتم هنوز
؛[قسمت پایانی]؛
دیوونتم هنوز، دیوونتم هنوز
دیوونتم هنوز، دیوونتم هنوز